"کام دوستی"
شکروسپاس بی کران ایزدی را که دیدم من رخسارزیبای تورا
عجبابرحالم که درکنارتو مدهوشم ازآرامش بی پایان را
خوشابرمن که دربودن باتو سخن گفتن ازعشق ودوستی را
گویم جان منی ویکی هستیم ای دوست نه فقط این کلام زیباراسراپای وجودم را
بخیلان نظردارن به عشق ما من شرالوسواس الخناس را
دانی چراباتوسرخوشم ای دوست کاردلم است ونازچشمت را
کامی دارم دوست که فردا باهم شویم خاک کوزه ای را
غم ودردوخنده وگریه ی شوق "دوست" همه خوش است دررسیدن به کام را
تقدیم به دوستم عزیزم آکام داداش گلم
یوسف دوست
نظرات شما عزیزان: